احساس
من در تمام مراحل با خدا قدم می زنم بر پهنه ی آسمان صحنه هایی از زندگیم برق زد.در هر صحنه دو جفت پای روشن را میدیدم یکی متعلق به خودم و دیگری متعلق به خداوند بود-وقتی آخرین صحنه ها مقابل چشمانم برق زد به جای پاهای روشن به شن نگاه کردم و متوجه شدم چندین بار در طول مسیر زندگیم فقط یک جفت پای روشن بوده هم چنین متوجه شدم که در این سخت ترین و غمگین ترین دوران زندگیم بود که فقط یک جفت پا بود این واقعا برایم ناراحت کننده بود و درباره اش از خداوند سوال کردم:خدایا تو گفتی اگر به دنبال تو بیایم در تمام راه با من خواهی بود ولی دیدم که در سخت ترین دوران زندگیم فقط یک جفت پا وجود داشت نمیفهمم چرا هنگامی که بیشتر از هر وقت دیگر به تو نیاز داشتم تو تنهایم گذاشتی.خداوند پاسخ داد:عزیزم من در کنارت هستم هرگز تنهایت نخواهم گذاشت اگر در آزمون ها و رنج ها یک جا پا دیدی زمانی بود که تو را در آغوش خود حمل میکردم* * می دوزم شادی را به غم غم را به حکم درخت را به ریشه گاهی را به همیشه ستاره ها را به آسمان زمین را به کهکشان کهنه را به تو و خودم را به تو یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم انگار لبم از چشمه ی مهتاب گرفتم هرگز نتوانی ز من دور بمانی چون عکس تو را در سینه ی خود قاپ گرفتم خوب رویی که دیدی عاشق رویش مشو نقش او بر دل نگه دار عاشق نقاش باش* دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم غم این است که چون ماه تو انگشت نمایی ورنه غم نیست که در عشق تو رسوای جهانم --_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_--_-- باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد عکس تو خنده بر لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد ------------------------- --------------------------- ------------------------ مطالب کوتاه: وقتی عشقت رو از دست دادی دیگه سعی نکن به دستش بیاری درست مثل چینی شکسته می مونه که حتی اگه بندشم بزنی دیگه به زیبایی گذشتش نیست. مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد-دکتر گفت:به فلان سیرک برو اونجا دلقکی هست انقدر میخنداندت تا غم از یادت بره.مرد لبخندی تلخی زد و گفت:من همان دلقکم. دکتر علی شریعتی میگوید:بمان تا کاری کنیم نه کاری کنیم تا بمانیم. هیچ کس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد و هیچ کس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد. فکر کردن به گذشته مانند دویدن به دنبال باد است کسی که به فکر کردن درست و درست کردن آینده ی خودش نیست نمیتواند آینده ی کسی باشد. اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ میکند بگذار پایان تو را غافل گیر کند درست مثل آغاز. و در نهایت: به یک زندانی گفتند:از تو تنها تر کیست؟ گفت: کسی که دلش زندانی دیگریست. نظر یادتون نره
نظرات شما عزیزان:
*
*
من لینکت کردم،اگه دوست داشتی لینکم کن
اگه مشکلی هم داشتی خوشحال میشم کمکت کنم
موفق باشی
انگار لبم از چشمه ی مهتاب گرفتم
هرگز نتوانی ز من دور بمانی
چون عکس تو را در سینه ی خود قاپ گرفتم
مهمان بلاگ زیبات شدم و استفاده کردم
جسارتاً شعرو به صورت زیر تصحیح کن
به من هم سری بزن ، یاحسین
یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم
انگار لب از چشمه ی مهتاب گرفتم
هرگز نتوانی که ز من دور بمانی
چون عکس تو در سینه ی خود قاپ گرفتم
مهمان بلاگ زیبات شدم و استفاده کردم
جسارتاً شعرو به صورت زیر تصحیح کن
به من هم سری بزن ، یاحسین
یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم
انگار لب از چشمه ی مهتاب گرفتم
هرگز نتوانی که ز من دور بمانی
چون عکس تو در سینه ی خود قاپ نمودم
قالب وبلاگ : فقط بهاربيست |